۱۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است
-
با سلام
پسری هستم 26 ساله که نزدیک به یک سال پیش با دختری آشنا شدم و بعد از چندین بار قرار
به او علاقمند شدم از طرفی شرایط ازدواج برایم مهیا نبود و خانواده دختر هم به گفته خودش به هیچ عنوان راضی به ازدواج با شخصی مثل من نمی شدند.
من بعد از مدتی به او پیشنهاد ازدواج موقت دادم و او نیز قبول کرد چون واقعا به هم علاقه مند شده بودیم و از طرفی بسیار میترسیدم که به گناه آلوده شویم.
صیغه موقت را خودم جاری کردم و با مهریه معین به عقد هم درآمدیم و تا سه ماه پیش با هم رابطه داشتیم تا اینکه خانواده او به وی مشکوک شدند و او را در خانه محبوس کردند.
چند روز پیش بعد از سه ماه بیخبری با من تماس گرفت و گفت که از من باردار شده و قصد دارد تا جنین را سقط کند.
من با کار او شدیدا مخالفت کردم ولی گفت اگر خانواده اش بفهمند حتما او را خواهند کشت.من به او پیشنهاد دادم که با هم فرار کنیم و وقتی بچه به دنیا آمد برگردیم و اعلام کنیم که ما رسما به عقد هم درآمده ایم.
ما در واقع نه کار خلاف شرع انجام داده ایم نه خلاف قانون.
اگر ممکن است بهترین راه حل را به من ارائه دهید تا مانع از نابودی همسر و فرزندم بشوم.
پاسخ:
با سلام و عرض ادب
خوب متاسف شدم بابت این مشکل و ای کاش ار ابتدا در ایجاد این دوستی دقت می کردید و بعد هم در چگونگی آن بیشتر حساس می شدید.
وقتی شما از ابتدا می دیدید چنین مشکلی وجود دارد و امکان ازدواج نیست نباید رابطه را در حد نزدیکی می کردید که چنین مشکلی ایجاد شود و لذا در این واقعه بیشترین ضربه را دختر می خورد.
حال کاریست که شده ان شالله که ختم به خیر شود.
شما دوست عزیز در ابتدا مطمئن شوید که حرف او راست است و قصد فریب و بازگشت شما و ایجاد رابطه دوباره را ندارد چون ممکن است که هدفش از بیان این مسئله بازگشت شما و ایجاد دوستی مجدد باشد یا هر قصد مشابه دیگر.
حال که بر فرض صحت حرفش وضعیت اینطور است شما باید سریع پدر و مادر خودتان را توجیه کنید که به خواستگاری دختر خانم برید و پدر و مادرش را راضی و سریع ازدواج کنید و اگر در این امر دقتی بکنید و با هشویاری زیاد عمل کنید امکان اینکه راضی شوند و تن به ازدواج شما دهند زیاد است.
اما اگر رفتید و راضی نشدند باید قضیه حامله شدن دختر را به مادرش تنها یا هر کسی(واسطه) از خانواده دختر که معقولتر و منطقی تر است اطلاع دهید تا مادر دختر شوهرش را و یا اون واسطه خانواده دختر را راضی کند با وصلت شما دیگر مخالفتی نکند و ان شالله ازدواج کنید و از نظر قانونی هم با توجه به از بین رفتن بکارت و حامله شدن، دختر خانم متعلق به شما هستند.
بالاخره سعی کنید به هر نحوی که شده بدون درگیری و مشکلی با ازدواج موافقت کنند که باعث کشته شدن فرزندتان نشوید.
برای اینکه اختلافی پیش نیاید و خدایی نکرده درگیری نباشد قضیه را پدر دختر نفهمد و شاید بعدا بفهمد که دیگر ممکنه خیلی عکس العمل خاص نشان ندهد.
فرار کردن کار درستی نیست چون مسلما مشکلات فراوانی دارد و توابع بدی به دنبالش هست و برای دختر هم سخت است و مطمئنا در دوران بارداری و موقعه وضع حمل به حضور مادر نیازمند است.
۱۰۹۹ ره نما -
یکی از مشکلات شایع همسران وابستگی یکی از زوجین به خانوادهاش است
در ابتدا برای اینکه این مشکل را حل کنید به جای جبهه گیری سعی کنید به این نیاز همسرتان احترام بگذارید.
سعی کنید رابطه عاطفی خود را با همسرتان بیشتر کنید و احساس صمیمیت بیشتری بین خودتان به وجود بیاورید.
هنگامی که همسرتان به طور مستقل درباره موضوعی اظهار نظر میکند حتما وی را تحسین و تشویق کنید. اعتماد به نفس او را بالا ببرید.
هیچ وقت به همسرتان پیشنهاد قطع ارتباط با خانوادهاش را ندهید فراموش نکنید که این موضوع باعث موضع گیری و لجاجت بیشتر وی خواهد شد.
همچنین تجربه وارد شدن در گروههای دوستی نیز یکی دیگر از مهارتهایی است که به مستقل شدن همسرتان کمک میکند.۵۸۷ ره نما -
من 22سالمه و حدود 5 ساله که به دختر خانومی علاقمندم اما تا کنون باهاش رابطه ای نداشتم.جهت ازدواج دو مشکل بر سر راه دارم : اولا 2 خواهر بزرگتر از خودم دارم که ازدواج نکردن یکی 30 و دیگری 25 ساله، دوما از نظر اقتصادی شرایط لازم و مناسب اون خانوم رو ندارم و ما از نظر اقتصادی در حد متوسط هستیم اما اونها در رفاه کامل هستن. نمیدونم که باز هم صبر کنم یا با همین شرایط فعلی پا پیش بزارم؟
پاسخ:
اگر صد خواهر بزرگتر از خودت هم می داشتی منعی برای اقدام شما برای ازدواج نبود ( چه بسا خواستگاران خواهرانت در میان بستگان همسر آینده تو باشند ) در مورد شرایط تو و پذیرش آن هم ، این حق آن خانم و خانواده اش است نه شما !! تو بدون هیچ نگرانی و بدون وانمود سازی های غلط و جاهلانه ، همانی که هستی و داری را شفاف و بدون زیادت جلوه دادن معرفی کن ، آنوقت حق آنهاست که یا شما را با آنچه هستی می پذیرند یا عذرت را می خواهند . ولی اگر با احتمال خودت اجتناب کنی کار بیجا و غلطی مرتکب شده ای
دکتر حمید حبشی۴۹۱ ره نما -
۱۶ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۳۷ ضرورت ازدواج ۰ نظر
قسمت دهم
بعضی ها گمان می کنند اگر همسرشان هر چه شبیه تر به علاقه هایشان باشد، انتخاب بهتری کردند؛
برای مثال نفت و آب را درنظر بگیرید؛ هردو مایع هستند و آنقدر شبیه که گاهی به جای هم مصرف می شوند. اما نفت با آب، قابلیت ممزوج شدن ندارد. پس شباهت زیاد، ممزوج شدن را دربرندارد. و یا بالعکس، مثلا گاهی من با آدم هایی در مشاوره روبه رو می شوم که خانم می گوید" آقای دکتر، دفعه قبل که من و شوهرم با شما صحبت کردیم، برای چند هفته احساس آرامش داشتیم. اما دوباره با هم درگیر شدیم. امکان دارد شما دوباره برایمان صحبت کنید؟ بنده در جواب ایشان عرض کردم، ترکیب شما و همسرتان شبیه این است که یک مشت خاک را در یک ظرف آب حل کنید؛ مادامی که در حال هم زدن هستید، احساس آمیختگی می کنند و ترکیب یک نواخت دارند، به نظرشان همه چی خوب است، درنتیجه به هم عاطفه می بخشند. اما اگر مدتی آنها را رها کنی، به دلیل نبود قابلیت آمیختگی در هریک از آنها، از هم فاصله می گیرند و تفکیک می شوند.
ما باید قبل از ازدواج این قابلیت را تمرین کنیم تا بعد ازدواج با مشکل جدی روبه رو نشویم.
ادامه دارد...
دکتر حمید حبشی
۵۵۸ ره نما -
۱۶ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۳۶ ضرورت ازدواج ۰ نظر
قسمت نهم
زوجیت یک توانایی است که باید به آن دست پیدا کنید، برای مثال فردی در خانه گرسنه است، دستور می دهد سفره را بیاندازید، اگر به او بگویند: صبر کن تا برادرت از دانشگاه بیاد، می گوید: "به او چه کار دارید؟ وقتی آمد، خودش می خورد! " این آدم قدرت آمیختگی ندارد. فردی که نمی تواند برای نیازی جزئی مثل غذا خوردن، چند دقیقه ای تامل داشته باشد، تا شخص دیگری را هم وارد این ترکیب بکند، چطور می تواند به زوجیت برسد؟
اینطور نمی شود که برای هر شخص سفره ای مجزا آماده کرد؛ باید بتوانید با نیازهای مختلف سر یک سفره بنشینید، ازدواج یعنی همین، یعنی شما گرایش های متفاوتی دارید ولی می خواهید سر یک سفره بنشینید و زیر یک سقف باشید!
ادامه دارد...
دکتر حمید حبشی
۵۷۹ ره نما -
۱۳ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۴۴ ضرورت ازدواج ۰ نظر
قسمت هشتم
زوجیت باید قبل از ازدواج در فرد شکل بگیرد، به این دلیل که اگر شما منتظر باشید تا زوجیت بعد ازدواج برایتان اتفاق بیافتد، باید این نکته را درنظر بگیرید که پس از ازدواج با فرایند ها و چالش های فراوانی روبه رو خواهیدشد، در نتیجه فرصت تنظیم شدن را پیدا نخواهیدکرد.
نکته دوم اینکه زوجیت باید در کل زندگی تان، کاملا فراگیر شده باشد. ممکن است مثلا شما در امور غذایی راحت باشید، مثلا برایتان مهم نیست که غذای امشب حتما دلخواه شما باشد؛ سر سفره هرچه باشد، می خورید. شما در غذا به این قابلیت مشترک رسیدید. اما ممکن است در رفتار دیگری اینطور راحت نباشید، و در برابر عدم تطابق با میل شما، روانتان بهم بریزد.
لذا باید زوجیت و آمیختگی در تمامی رفتارهای ما به جامعیت رسیده باشد. فردی که در سطح رفتار تجرد خودش و خانواده اش، نمی تواند به ترکیب مشترک برسد، در میدان ازدواج به مراتب عاجز تر خواهد بود.
مثلا اگر شخصی سرانتخاب کانال تلوزیون با خانواده اش دچار تعارض هست و یا برای چند لحظه نمی تواند با آنها گفتگوی عادی بدون جدل داشته باشد و دائم می گوید "کاری به کار من نداشته باش!" اگر این فرد عاطفه و اشتیاقش به ازدواج و تشکیل زندگی اوج گرفته باشد، وقتی در میدان ازدواج قرار گیرد، قطعا عاجز می شود؛ حتی اگر بهترین فرد را برای ازدواج در اختیارش قرار دهید، بعد از چند روز دچار تلاطم می شود.
ادامه دارد...
دکتر حمید حبشی
۵۵۷ ره نما -
۱۳ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۳۴ ضرورت ازدواج ۰ نظر
قسمت هفتم
یک لیوان آب و یک حبه قند را درنظر بگیرید؛ چون در قند و آب قابلیت ممزوج یا آمیخته شدن وجود دارد، وقتی قند را داخل آب بیاندازید، به یک ترکیب جدید می رسید که دیگر نه آب است نه قند. ویژگیهای اولیه می توانند خیلی متفاوت باشند، گاهی می توانند متضاد باشند؛ یکی شیرین وجامد، یکی بی مزه و مایع. این تفاوت ها مانع آمیختگی آنها نمی شود. نکته دوم اینکه است که حالا هر قطره از این ترکیب را بردارید، هم آب دارد هم قند، ولی نه آب است نه قند. این ترکیب مربوط به هر دو عضو است.
ما در زندگی وقتی با چالش روبه رو می شویم، این الفاظ را به کار می بریم؛ پول من، زحمت من، مامان من، شرایط من، تحصیل من، ذوق من، آمادگی من. یعنی آدم ها در ازدواج، ترکیب مشترکی رو شکل دادند، درحالیکه هنوز به قابلیت و توانایی زوجیت نرسیده اند، یعنی من هنوز امکان زوج زندگی کردن را ندارم و همچنان در فردیت خودم زندگی می کنم. پس با این حساب انتظارم از دیگری چیست؟
لذا شخص وقتی در رفتار فرد مقابل خودش مغایرتی پیدا کند، به نظرش می رسد که انتخابش غلط بوده، حتی اگر این دیدگاه نسبت به یک موضوع و ماده خاص باشد. مثلا شخص گفته تابلو چقدر قشنگ است در حالیکه از نظر طرف مقابل چندان قشنگی ندارد. در نتیجه شخص آزرده شده، که چرا این با من هماهنگی ندارد؟!
لازم نیست ما در نوع رفتارها به تشابه برسیم، بلکه باید در هر شخص تفاقی رخ بدهد؛ اینکه فرد قابلیت آمیختگی پیدا کند. زوجیت، قابلیت بسیار اساسی برای هرشخص است.
ادامه دارد...
دکتر حمید حبشی
۴۹۴ ره نما -
۱۲ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۸ ضرورت ازدواج ۰ نظر
قسمت ششم
روابطی که شما در عالم دارید، روابط کلاسیک و تعریف شده است به این معنی که محدوده دارد، برای مثال شما با آدمی دوست هستید، ولی در نوع پوشش یا اخلاق با هم متفاوت هستید ولی در سطح نیازهایی مشترک تان، احساس همراهی می کنید، و از شرایط راضی هستید، اما اگر دیدگاه های فکریتان را در کنار یکدیگر قرار دهید، ممکن است در تقابل هم باشند. یا در سطح روابط خانوادگی، خلق و خوی پدرتان می تواند با شما متفاوت باشد، تا زمانی که تعارضی ایجاد نکند و مزاحم برداشت ها و کارکردهای شما نشود، شما ضرورتی احساس نمی کنید که دیدگاه های فکری خودتان را با دیدگاه های فکری پدرتان انطباق دهید. این روابط محدوده دار، در یک محدوده ی خاصی اشتراک دارند.
اما ازدواج این چنین نیست، ازدواج یک پیوند اعتباری بین دو انسان است که در آن هیچ محدوده ای وجود ندارد واگر این ارتباط اینگونه شکل نگیرد، درواقع ما مفهوم ازدواج را درک نکردیم. البته منظور از عدم محدودیت این نیست که ویژگی های جنس زن و مرد به هم نزدیک شوند، خیر.این چنین نیست.
عده ای گمان می کنند هر چه بین خودشان و جنس مقابلشان از نظر نوع نگاه به دنیا، زندگی و شرایط، تشابه باشد، مثلاً این از رنگ سبز خوشش میاد و من هم از رنگ سبز خوشم میاد، احساس انطباق بیشتری می کند. و...
پس قرار نیست من و طرف مقالبم یکسان باشیم تا زوجیت مناسب شکل بگیرد، مهم این است که ما قابلیتی پیدا کنیم که بعد از برقراری این پیوند به سطح وسیع تری برسیم طوری که دیگر به طور جزء به خودمان نگاه نکنیم و حس کنیم که وارد یک رابطه ی نامحدود به نام زوجیت، شده ایم.
ادامه دارد...
دکتر حمید حبشی۶۶۶ ره نما -
۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۳۶ ضرورت ازدواج ۰ نظر
قسمت پنجم
اگر بگوییم ازدواج را برای زندگی کردن می خواهیم، حتی اگر منظورمان از زندگی کردن همراه با برداشت های جسمی جنسی و یا حس والد شدن باشد؛ چنین زمینه هایی برای ازدواج، یک امر غیر ضروری به شمار می آید، برای همه ی اینها جایگزین وجود دارد. در این موارد به دلیل فقدان تامین درست نیاز به ازدواج، متاسفانه بعد از مدتی، انحرافات رفتاری را درپی خواهد داشت. خیلی ها به گناه آلوده شدن به این دلیل که در زندگی مشترکشان تامینی وجود ندارد. پس این دلایل به تنهایی تامین کننده مطلق نیستند.
اگر بگوییم ازدواج را برای رسیدن به رشد وکمال انسانی می خواهیم، باید به عرض برسانم که برای دریافت رشد و کمال در زندگی مشترک، ضروری است قبل از ازدواج، شخص به رشد هایی رسیده باشد تا بتواند در میدان ازدواج آنها را به کار گیرید. در میدان ازدواج، شما متناسب با سطح رشد و کمال تان و با درست به کار گرفتن آنهاست که می توانید رشد و کمال تان را افزایش دهید. بنابراین بدانید که ازدواج به تنهایی و به طور مستقیم توزیع کننده رشد و کمال برای شما نیست. و ضمنا میدان های فراوانی وجود دارد که رشد و کمال از طریق آنها برای شما امکان پذیر است. پس باز هم ضروری نیست که ما برای رسیدن به این امکان ازدواج کنیم.
پس چه چیزی در مقابل ازدواج بگذاریم که این فرایند را قطعاً ضروری کند؟ یعنی نتوانیم در سایر ارتباط ها فعالیت ها، فرایندها، جایگزینی برایش فراهم کنیم...
ادامه دارد...
دکتر حمید حبشی
۶۴۰ ره نما -
۱۲ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۴۶ ضرورت ازدواج ۰ نظر
قسمت چهارم
به چه می گوییم ضرورت؟؟؟؟
اگر از شما بپرسم که آیا ازدواج را ضروری تلقی می کنید؟ یک عده خواهند گفت: بسیار زیاد. معمولاً این پاسخ ها از سر آمادگی های موجود است. مثلا اینکه به شخصی گرایش دارد و یا در شرایط خانوادگی منظم و از امکانات و مقدمات اولیه ازدواج برخوردار است، این شخص به نظرش می رسد که ازدواج برای او ضروری است، درمقابل افرادی هستند که به هیچ وجه، شرایط شان برای ازدواج مناسب نیست، برای مثال خانواده نابسامانی دارد که ممکن است در تنگ نای اقتصادی نیز قرار گرفته باشند و یا تجربه های بدی از ازدواج اطرافیان را شاهد باشد. مثلاً خواهر یا دوستش ازدواج کرده و دچار تلاطم شده است؛ در دوره مجردی با خانواده و دوستانش بود از روحیه آرام ، متین و رفتارهای درست برخوردار بود. اما بعد از ازدواج دائما ناله می کند و اطرافیان را از ازدواج برحذر می دارد. بنابراین تجربه های آسیب زای قبلی نیز می تواند برای شروع زندگی یک مقاومت و پس رفت ایجاد کند. پس این نکته را درنظر داشته باشید که منظور از ضرورت، چیزی است که از نظر سنجش عقلی فاقد جایگزین نباشد. مثلاً آیا گوشت جزو مواد غذایی ضروری انسان است؟ خیر؛ شما آدم هایی رو می بینید که خام خوار هستند، و از شرایط زیستی مناسبی برخوردارند. اما نفس کشیدن برای زنده ماندن، ضروری است، شما نمی توانید هیچ جایگزینی برایش بگذارید. می خواهیم با این نگاه ضرورت ازدواج را بررسی کنیم. درک ضرورت ازدواج، اساسی ترین و جدی ترین قدمی است که می توانیم در مسیر شناخت برداریم.
ادامه دارد...
دکتر حمید حبشی
۴۳۷ ره نما
درباره من

خوشبختی سه ستون دارد:
فراموش کردن
تلخی های دیروز
غنیمت شمردن
شیرینی های امروز
امیدواری به
فرصت های فردا
طبقه بندی موضوعی
- انعقاد نطفه (۱۳)
- سخنرانی (۷)
- اندیشه فرزند آوری (۷)
- احکام (۶)
- فرزندآوری (۹)
- حر انقلاب (۳)
- انتخاب همسر (۵)
- ازدواج (۴۶)
- روابط (۵۲)
- خیانت همسر (۷)
- سوال (۴۳)
- خواستگاری (۱۰)
- پاورپوینت (۵)
- روابط قبل ازدواج (۲)
- ضرورت ازدواج (۱۰)
- مطلب ناب (۲)
- مدیریت روابط جنسی (۲۰)
- داستان (۲)
- تکنیک ها (۵۰)
آخرين عناوين
پربازديدترين ها
آخرین نظرات
- با سلام من از سایت زیر بیمه زنان ...
۲۷ مرداد ۹۹، ۱۸:۰۷ - bimesho bimesho - واقعا زیبا بود ممنون
۴ خرداد ۹۷، ۰۱:۱۲ - فرزند انقلاب - جالب و مفید بود
۲۹ فروردين ۹۷، ۱۶:۱۹ - به تام - موفق باشید در بخش مشاوره امور ...
۲۹ فروردين ۹۷، ۱۵:۴۸ - رضا کشمیری - 20
۱۹ فروردين ۹۷، ۰۰:۱۷ - ..جهان .. - ممنون به سایت خانواده پایدار هم سر بزنید موفق باشید
۱۸ فروردين ۹۷، ۲۳:۳۱ - رضا کشمیری - سلام :) رسیدن بخیر ...
۱۸ فروردين ۹۷، ۲۱:۲۸ - جناب قدح - ممنون...
۱۱ اسفند ۹۶، ۱۳:۱۷ - فرزند انقلاب - همه دارن این حس رو خخخ
۲۵ بهمن ۹۶، ۱۶:۰۰ - ناشناس - قبلا این حس رو داشتم
۲۵ بهمن ۹۶، ۱۵:۴۹ - مهری
آرشيو
- فروردين ۱۳۹۷ (۲۲)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱)
- بهمن ۱۳۹۶ (۱۲۱)
- اسفند ۱۳۹۵ (۱)
- بهمن ۱۳۹۵ (۱۷)
- دی ۱۳۹۵ (۳۲)
- تیر ۱۳۹۵ (۱)
- فروردين ۱۳۹۵ (۱)
- بهمن ۱۳۹۴ (۱)
- آذر ۱۳۹۴ (۱)
- آبان ۱۳۹۴ (۲)
نويسندگان
- ره نما (200)